۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

سالگرد

۳سال گذشت.۱۷ دی وقتی‌ دیدمت با خودم گفتم چقدر فرق کرده،دیگه اون پسری که من میشناختم یک مرد شده بود.باهم نشستیم خیلی‌ راحت حرف زدیم و از گذشته‌ها یاد کردیم.چقدر حضورت برام آرامشبخش بود خودم هم نمیدونستم چرا.تا ۱هفته بعد زنگ زدین و مامانت گفت که میخوای بیائ باهام صحبت کنی‌. نذاشتی هیچکس باهات بیاد،خودت تنهایی امدی با یه دست گل خیلی‌ قشنگ،...۱سال و نیم بعد عروسی کردیم و زندگی‌ قشنگمونو شروع کردیم،خیلی‌ وقت‌ها با خودم میگم کاش زودتر میومدی ولی‌ میدونم اون سال و اون تاریخ خاص باید میبود تا من بدونم که چقدر برام ارزشمندی،تا بدونم که این عشق به این سادگی‌ بدست نیومده که بخوام راحت از دستش بدم.




عزیزم سالگرد آغاز عشقمون مبارک




هیچ نظری موجود نیست: